درونمایه های شعر عرفانی فارسی در شعر سوررئالیست فرانسه: مکان در شعر مولانا و پل الوار

در ابتدای قرن بیستم، فلاسفه و روشنفکران غربی با نگاهی تازه، به تفسیر مفاهیـم ذهنی چون مکان و زمان روی آوردند. با توجه مجـدد به این مفاهیم ذهنی، شعـرا و نویسندگان غربی و از جمله شعــرای سوررئالیست فرانســه تلاش نمودند در آثار خود جنبه های مختلف این مفاهیم را مطرح کرده و به معرفی دیدگاه خود در خصوص رابطـــــــــهء فضا – زمان بپردازند. در حقیقت، سوررئالیسم به عنوان مهم ترین جنبش ادبی فرانسه در نیمــــهء اول قرن بیستم ، در پی کشف «سوررئل» یا «فرا واقعیت» و به عبارتی، کشف جنبه های اسرار آمیز وجود انسان از طریق «نوشتار خودکار » بود و در تحقق این آرمان، به فضـا و زمان ذهنی نیـــاز داشت. بدین ترتیب، در اوائل ظهور خویش، به گونه ای بسیار گذرا به عرفــان به عنوان ابزاری برای کشف «سوررئل» روی آورد. یکی از پیشـگامـان سوررئالیسم ادبی در فرانسه که دارای جایگاهی ویژه در شعر فرانســه در نیمهء اول قرن بیستم می باشد، پل الوار است. علیرغم تفاوتهای بنیادی شعــــر پل الوار با شعر عرفانی فارسی، وجود برخی تشابهات ما را به بررسی تطبیقی این دو شعر سوق می دهد: از سویی، پل الوار دنیای شعری خود را بر پایهء عشق به یک معشوقهء الهی شده بنا نهاده، و از سوی دیگر، در بیان مفاهیم ذهنی مورد نظر خویش، از زبان و تصاویری بهره گرفته که پیشتر در اشعار شعرای عارف ایرانی به کمال رسیده است. الوهیتی که شاعر فرانســــوی به معشوقهء خویش بخشیده و به واسطـهء آن، حضور نورانی و فراگیر او در سرتاسر دنیای شاعر، نوعی عرفان غیر الهی یا بشری را جلوه گـر ساخته است. به همین دلیل، در شعر الوار، به مجموعــــه ای از مفاهیـم و موضوعات عرفانی بر می خوریم. در تحلیل شعــر این شاعر، منتقدین ادبی در فرانسه، با اصطلاحات گوناگونی به نقد و تفسیر این مفاهیم دشـوار پرداخته اند. اما، شناخت شعر عرفانی فارسی باعث روشن شدن و نیز ساده شدن تفسیر این مفاهیم دشوار سوررئالیستی می گردد. از میان این موضوعات، مفهوم فضـــای ذهنی و سوررئل از جایگاه ویژه ای برخـوردار است، چرا که موضوع فضا قبلا" از طریق مضامینی چون مکان و لامکان در شعر عرفانی فارسی و به خصـوص به تفصیل در شعر مولانا بیان گردیده است. در این تحقیق برآنیم به بررسی تطبیقی فضا در شعـــر مولانا جلال الدین محمد بلخی و در شعــر پل الوار پرداخته و تشابهات و اختلافات مربوط به فضا در این دو شعر به ظاهر متفاوت را مطالعه نماییم. این بررسی به شناخت ما از تأثیری که شعر عرفانی فارسی بر شعر سوررئالیست فرانسه در قرن بیستم داشته است، کمک خواهد کرد.