تعبیر عرفانی دایره ی وجود: بررسی برخی تشابهات موجود پیرامون قوس صعود و نزول در گلشن راز شبستری و فصوص الحکم ابن عربی

انسان در عرفان ایرانی و نیز عرفان اسلامی، دارای جایگاهی ویژه است؛ از سویی خلیفه ی الهی است و به صورت و مثال او آفریده شده و از جانب دیگر، در اوج خسران است و نهایت ظلمت. درک معنای حقیقی رسالت انسان و علت آفرینش او، این که در نهایت تا کجا پیش خواهد رفت و بازگشتش چگونه میسر خواهد شد در گرو درک قوس نزول –که با راندن او از بهشت آغاز می شود- و قوس صعود – که با رجوعش به مقر اصلی به پایان می رسد- است. ابن عربی و شبستری –هردو- بر این باور تأکید می کنند که خداوند –در مقام عاشق- به واسطه ی عشق خویش آدم –در مقام معشوق- را آفرید و بزرگترین هنر یک عاشق را در این می دانند که بتواند معشوق را عاشق خود نماید. در مسیر حلقه واری که انسان در طول زندگی های مختلف خویش و در جهان های متفاوت می پیماید، تنها یک نیروی جاذبه ی حقیقی بر او حاکم بوده، او را به سمت مقصد حقیقی رهنمون می شود. طی این مسیر، توأم با فراز و نشیب ها و آزمون های بسیار است که شاید آخرین آن، مهمترین هم باشد؛ زمانی که خداوند از او می پرسد: "الست بربکم؟" این که چرا پاسخ به این پرسش، یکی از دشوارترین آزمون های آدمی است و این که او چه زمانی ردای خلیفة اللهی را به تن می کند از جمله جالب ترین مطالبی است که این دو عارف بزرگ به آن پاسخ داده اند.